انحصار معنای علم در حس

حجت الاسلام حمید پارسانیا

 

“….روشنگری مدرن در دو قرن هفدهم و هجدهم با نوعی از راسیونالیسم و عقل گرایی قرین بود و حضور و نفوذ عقل گرایی مانع از این می شد که علم در معنای تجربی و آزمون پذیر آن محدود و مقید شود. دکارت، اسپینوزا، لایپنیتس از جمله فیلسوفان عقل گرایی بودند که تحقیقات و تتبعات خود را غیر علمی نمی دانستند.
از قرن نوزدهم به بعد معنای علم در حقیقت دگرگون نشد، بلکه بنیان آن تغییر یافت؛ زیرا علم به معنای معرفتی بود که عهده دار شناخت و یا کشف خارج بود و این معنا با مبنای راسیونالیسم دانش غیر تجربی و آزمون ناپذیر را نیز شامل می شد.
آنچه که از قرن نوزدهم به بعد رخ داده تغییر مبنای علم بود، به این بیان که به دلیل غلبه معرفت شناسی آمپریسیستی، علم حسی به عنوان تنها راه شناخت و ارتباط انسان با جهان خارج معرفی شد. بدیهی است که اگر حس تنها راه شناخت جهان واقع باشد معرفت علمی یعنی معرفتی که عهده دار شناخت واقع است، معرفتی خواهد بود که از طریق حس به دست آید و یا دست کم از طریق حس قابل اثبات با ابطال باشد و یا آنکه از این طریق بتوان آن را تأیید کرد.
قرن نوزدهم قرن غلبه حس گرایی است و در این قرن به تدریج علم از معنای سابق خود منصرف می شود و معنای جدیدی را پیدا می کند…”
حمید پارسانیا

جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد:
📃 مقاله ” بازسازی علم مدرن و بازخوانی علم دینی ” نوشته حمید پارسانیا
📘 کتاب ” روش شناسی انتقادی حکمت صدرایی ” نوشته حمید پارسانیا
📙 کتاب ” جهان های اجتماعی ” نوشته حمید پارسانیا
📗 کتاب ” علم و فلسفه ” نوشته حمید پارسانیا
📕 کتاب “سنت، ایدئولوژی و علم ” نوشته حمید پارسانیا
📘 کتاب ” ما و علوم انسانی ۳ ” مجموعه نشست های سومین دوره مقدماتی طرح ملی گفتمان نخبگان علوم انسانی

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.