هوسرل و مسئله پدیدارشناسی
هوسرل میکوشید با فروکاستن هرگونه «تعالی»، به معنای وصف ذاتی قلمرو موجود «فی نفسه»، به حوزه «درونی» آگاهی ، از طریق «تقلیل استعلایی»، عرصه اصیل پژوهش فلسفی به معنای پدیدارشناسی را بگشاید.
هوسرل میکوشید با فروکاستن هرگونه «تعالی»، به معنای وصف ذاتی قلمرو موجود «فی نفسه»، به حوزه «درونی» آگاهی ، از طریق «تقلیل استعلایی»، عرصه اصیل پژوهش فلسفی به معنای پدیدارشناسی را بگشاید.
بدان که از بعضی از پیشینیان از فلاسفه مانند افلاطون نقل شده که قائل به قِدم نفوس انسانی است و آن را حدیث مشهور: “کنت نبیا و آدم بین الماء و الطین”، یعنی: