“عیسى بن السرى ابى الیسع گوید: به امام صادق (ع) گفتم: به من از دعائم اسلام خبر بده همانها که روا نیست احدى از معرفت چیزى از آنها کوتاهى کند آنچه که هر کس در معرفت چیزى از آنها کوتاهى کند دینش تباه شود و خدا عملى از او نپذیرد و هر که آنها را بداند و بدان عمل کند، دینش شایسته باشد و عملش پذیرفته گردد و در آن روشى که دارد براى نادانى در هیچ امرى کار بر او تنگ نشود.
در پاسخ فرمود: آنها شهادت به یگانگى خدا و ایمان به رسالت محمد (ص) و اقرار به این است که هر چه از جانب خدا آورده حق است و در عهده داشتن حقى در اموال که زکاه است و قبول ولایتى که خدا بدان فرمان داده یعنى ولایت آل محمد (ص).
گوید: به آن حضرت گفتم: آیا در ولایت شرط مخصوصى است و فضیلتى که مستحق آن بدان شناخته شود؟
فرمود: آرى، خدا عزوجل فرماید (۵۹ سوره نساء): «ای اهل ایمان! اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول را و صاحب الامر خود را» و رسول خدا (ص) فرموده است: هر که بمیرد و نشناسد امام خود را، به مردن جاهلیت مرده است، رسول خدا بود و على (ع) امام بود و دیگران در برابر او معاویه را امام دانستند، سپس حسن (ع) بود و سپس حسین و دیگران گفتند یزید بن معاویه و حسین بن على (ع) برابرند، و در اینها برابرى نبود (على کجا و معاویه کجا حسین بن على کجا و یزید کجا؟)
سپس خموشى گرفت و باز فرمود: توضیح بیشترى ندهم؟ حَکَم أعور گفت: چرا، قربانت؟ فرمود: سپس على بن الحسین (ع) بود و پس از او محمد بن على ابا جعفر، شیعه پیش از ابى جعفر مناسک حج و حلال و حرام خود را هم نمىدانستند و علم آنها به جایى رسید که مردم به آنها نیازمند شدند، پس از این که آنها نیاز به مردم داشتند و هم چنین است امروز، زمین بىامام نباشد و هر که بمیرد و امام خود را نشناسد به مردن جاهلیت مرده و تو از همه وقت به معرفت امام محتاجترى همان وقت که جانت به گلویت رسد (با دست اشاره به گلویش نمود) و دنیا از دست برود بگوئى که: هر آینه من در مذهب خوبى بودم (که اقرار به امام بر حق و متابعت او است).”
اصول کافی/ترجمه کمره ای/ ج۴/ حدیث ۶
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد:
کتاب “اعتبارسنجی احادیث شیعه” نوشته سید علیرضا حسینی شیرازی
کتاب “اصول کافی” نوشته محمدبن یعقوب کلینی ترجمه محمدباقر کمره ای
کتاب “بصائر الدرجات” نوشته محمد بن حسن صفار ترجمه علیرضا زکی زاده رنانی
کتاب “ترجمه تفسیر روایی البرهان- ۹جلدی” نوشته سید هاشم بن سلیمان بحرانی ترجمه رضا ناظمیان و علی گنجیان و صادق خورشا