📜انسان مدرن و تاریخ «ابن الوقتی» دنیایی
خودبنیادی هستی و انسان تجددی اقتضاء دارد که تاریخ و جامعه انسانی، «ابن الوقت» و «بنده حال» ( دنیا گرایانه و نه عرفانی از گونه «صوفی ابن الوقت است») باشد. تاریخ و جامعه انسانی متضمن معناست؛ اما نه معنایی که از پیش در فعل و عمل او دمیده شود. حالِ تجددی لحظه ظهور وصل یا تجلی معنای الاهی نیست (استعلای دینی)؛ کما اینکه نقطه ظهور معنای کلی در امر شخصی و جزئی نیز نیست (استعلای فلسفی). معنای تجددی معنایی است که در ساحت پیشامدی فعل و با خود فعل حادث میشود. انسان تجددی گرفتار یا بندۂ حالی است که با فعل و عمل پیشامدی و اتفاقی او شکل میگیرد. او گرفتار آن چه خود میکند است و به این معنا بنده هیچ امری حتی ذات خود نیز نیست. جامعه و تاریخ تجددی واجد نظم و ساختاری است که در صورت نهاد ها و شیوههای سخن و دانش تجلی کرده و میکند. اما این ساختارها از قبیل ساختارهای اشتراوسی یا ساختار از پیش حاکم آگاهی یا هر صورت دیگری از ساختارهای استعلایی زبانی یا غیر زبانی نیست. این ساختارها آنی است که در آن یا لحظه و براساس قواعد تجربی و بالفعل عمل و سخن یا کردارهای زبانی و غیر زبانی شکل میگیرد. جهان تجددی در لحظه و آن معنا می یابد و در لحظه و آن ساخت و نظم مییابد. هیچ معنا و نظم از پیشموجودی فعل و سخن انسان تجددی را مقید و مشروط نمیساز. دل انسان تجددی نه مقید به حقیقت است نه مقید به هیچ امر متعالی و مطلقی از قبیل عقل طبیعت یا نیروی درون ذات عمل و سخن. جهان تجددی نه از پیش با معنا و نظمی ماتقدم مشروط شده است، نه اینکه به سوی جهانی دیگر یا غایت مشخصی درون جهان با تاریخ حرکت میکند. معانی و نظمها در آن دم به دم ظاهر میشوند؛ هر رخداد و فعلی میتواند آنها را ساختی دیگر و معنایی دیگر دهد. انسان تجددی نه به گذشتهای مشروط و نه به آیندهای محدود است. او در لحظه میزیید و با لحظه میمیرد. او نه از جایی آمده و نه به جایی میرود. هر چه هست اکنون است و انسان به طور مطلق آزاد و رهاست؛ حتى فعلش نیز بر خلاف پیش فرض یا مفروضه اساسی رویکرد جامعهشناسانه بیش از لحظهای او را مقید نمیسازد.
حسین کچویان
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد:
📕کتاب “تجددشناسی و غرب شناسی: حقیقتهای متضاد” نوشته حسین کچویان
📗کتاب “بلوغ و مدرنیته” نوشته دیوید اوون ترجمه سعید حاجیناصری و زانیار ابراهیمی
📙کتاب” اندیشه اجتماعی غرب جدید جلد دوم «توسعه و ترقی»” نوشته محمدرضا قائمی نیک و سید سعید موسوی ثمرین