معانی مختلف عقل در جهان اسلام – قسمت چهارم – عقل بالقوه و عقل بالملکه
حجت الاسلام حمید پارسانیا
📜عقل بالقوه و عقل بالملکه
“…شکی نیست که نفس انسانی قابل و پذیرای ادراک حقایق اشیاء است، و خالی از دو امر نیست: یا این است که از تمام ادراکات خالی و تهی است و یا اینکه نیست، اگر خالی باشد- با اینکه قابل و پذیرای آن ادراکات هست – در آن صورت مانند هیولایی است که جز قوه و استعداد نیست، یعنی بدون اینکه از قوه به فعل در صورتی خارج شده باشد، در این حالت است که عقل هیولانی نامیده می شود؛ و اگر خالی و تهی نباشد، خالی از آن نیست که در آن، فقط از علوم اولیات است و یا آنکه نظریات هم با آن حاصل است، اگر در آن جز اولیاتی که آلت اکتساب نظریات اند حاصل نشده باشد، این حالت را عقل «بالملکه» می نامند، یعنی آن را قدرت اکتساب و ملکه انتقال به جهان عقل بالفعل هست، و از آن جهت این مرتبه از نفس، عقل بالفعل نامیده نشده است که وجود عقلی، به واسطه ادراک اولیات و مفهومات عمومی تاکنون حاصل نشده است، چون چیزی به واسطه امر مبهم عامی تحصل بالفعل پیدا نمی کند تا آنکه امر متحصلی تعین پیدا کند، چون نسبت قضایای اولیه در باب معقول به صور عقلی نظری، مانند نسبت جسمی مشترک است به طبایع خاص – درباب محسوس- .
پس همان طور که موجود جسمانی، تنها با جسمی بودن، موجود در عین (خارج) نمی گردد تا جسم مخصوصی نگردد که دارای طبیعتی مخصوص باشد، همین طور وجود عقل بالفعل، تنها با مفهوم اولی عام و قضایای اولیه، مانند مفهوم وجود و شیئیت و اینکه می گوییم: یک نصف دو است و کل بزرگتر از جزء است تحصل نمی یابد…”
صدرالدین محمد شیرازی (ملاصدرا)
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد:
📘کتاب “حکمت متعالیه در اسفار اربعه-جلد۳” نوشته صدرالدین محمد شیرازی
📕کتاب “اتحاد عاقل و معقول” نوشته علامه حسن حسن زاده آملی
📗 کتاب “رحیق مختوم- شرح حکمت متعالیه” آیت الله عبدالله جوادی آملی