📜 ما و غایت نفسانی انسان اروپایی
صورت نفسانی اروپا را چگونه باید بیان کرد؟ صورت نفسانیت اروپا نشانهای است برای تمام گروهها و دستاوردهای فرهنگی آنان و فصل ممیزی است که به تمام آنها وحدت میبخشد. صورت نفسانی عبارت است از صورت فلسفی که حال در تاریخ اروپاست (یعنی حال در نفسانیت اروپا). به عبارت دیگر همین غایتاندیشی است که اگر به بشریت به طور کلی نگاه کنیم، منشأ پیدایش و تکامل دوره جدیدی از تاریخ او محسوب میشود.انسانی که به این دوره خاص تعلق دارد و هم اکنون مراحل تکامل خویش را طی میکند، ذاتش در تعین بخشیدن آزادانه به وجود و حیات تاریخی خود، با مفاهیم عقلی و تکالیف نامتناهی است و جز به این طریق نمیخواهد و نمیتواند زندگی کند. در این اروپا چیز خاصی وجود دارد که دیگران نیز آن را در مورد ما احساس کردهاند، چیزی که سوای تمام ملاحظات و مقتضیات، برای غیر اروپاییان انگیزهای است که علی رغم پافشاری در حفظ استقلال نفسانی خویش، پیوسته خود را اروپایی کنند؛ در حالی که ما اگر خود را چنان که باید بشناسیم، هرگز نخواهیم خواست که فی المثل هندی شویم. مرادم این است که ما در غربی بودن خود چیزی احساس میکنیم و این احساس هر قدر هم که مبهم باشد، باز در حد خود صحیح است که در حکم «کمال منتظر» (entelechy) برای ماست و بر تمام تغیرات و تحولات صورت نفسانی اروپا حاکم است و آن عبارت است از تکامل مستمر در جهت یک «صورت ایدهآل» (ideal image) از حیات و وجود، و حرکت به سوی یک قطب ابدی. البته منظور از تکامل، تکامل ارگانیک عالم طبیعت و یا تکامل بیولوژیک نیست، از مرحله جنینی تا بلوغ که به طور تدریجی انجام میشود. غایت نفسانی انسان اروپایی که غایات جزئی ملل و افراد غربی هم مشمول آن می شود، در مفهوم «لایتناهی» (infinity) نهفته است. این غایت، یک صورت ایدهآل لایتناهی است که تحول نفسانی جمعی به طور پنهان و ناخودآگاه در جهت آن واقع می شود و پیداست وقتی که در جریان تکامل تاریخی، این غایتها آگاهانه شوند و بشر نسبت به آنها آگاهی حاصل کند، ضرورتا جنبه عملی هم پیدا میکنند و هدف اراده انسان قرار میگیرند و در نتیجه، مرحله جدیدتر و عالیتری از تکامل را به دنبال خواهند آورد که قواعد و ملاکهای خاص خود را دارد.
ادموند هوسرل
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد:
📒کتاب “فلسفه و بحران” نوشته هایدگر وهوسرل و… ترجمه رضا داوری و پرویز ضیاءشهابی
📗کتاب ” هوسرل در متن آثارش” نوشته عبدالکریم رشیدیان
📘کتاب “مدخل فلسفه غربی” نوشته محمود خاتمی