ابعاد مختلف علوم اجتماعی در جهان اسلام
“… #فارابی و متفکرین مسلمان، علوم انسانی و اجتماعی را در قبال علوم طبیعی قرار نمی دهند، بلکه در قبال علوم نظری قرار می دهند. از دیدگاه آنها، متافیزیک و موجودات فوق طبیعی، حقایق عینی مستقل از خواست و فهم انسان هاست. قرار گرفتن متافیزیک در متن علوم حقیقی، مانع از زوال رویکرد تبیینی علوم می شود. پوزیتیویستها به دلیل اینکه هویت تبیینی علم را به قضایای تجربی و آزمون پذیر محدود می کردند، پس از آنکه دانستند علم تجربی با استفاده از گزاره های غیرتجربی سازمان پیدا می کند، هویت علم را در پیوند با قضایایی دیدند که از نظر آنها قابل تبیین علمی نبوده و به همین دلیل ارزش شناختی و تبیینی و روشنگرانه علم در معرض تردید و انکار قرار گرفت و جنبه رئالیستی و واقعگرایانه علم متزلزل شد؛ اما رویکرد تبیینی در جهان اسلام، به این سرنوشت دچار نمی شود و علم درهرحال و حتی هنگامیکه به رفتارها و کنش های فردی و اجتماعی انسان ها می پردازد، هویت شناختی خود را حفظ می کند.حضور عقل بهعنوان یک منبع معرفتی و توانایی عقل برای داوری و شناخت، مسائل مربوط به حکمت علمی و همچنین حضور وحی و نقل مستند به وحی، این ظرفیت را برای علم اسلامی پدید می آورد تا قدرت شناخت قضایای تجویزی، هنجاری، اخلاقی و ارزشی را داشته باشد و بدین ترتیب، علوم اجتماعی با حفظ هویت تبیینی و شناختی خود، علاوه بر آنکه به فهم معانی و کنشها و رفتار آدمیان نائل می شود، قدرت داوری درباره صحت و سقم، خطا و یا صواب برای واقعیات اجتماعی و انسانی را پیدا می کند و با این خصلت، بخشی از علوم اجتماعی که بعد تجویزی و هنجاری دارد، صورتی انتقادی نیز به خود میگیرد…”حمید #پارسانیا
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی میگردد:
📘کتاب “علم و فلسفه” نوشته حمید پارسانیا
📙کتاب “روش شناسی انتقادی حکمت صدرایی” نوشته حمید پارسانیا
📗کتاب “طبقه بندی علوم از نظر حکمای مسلمان” نوشته عثمان بکار ترجمه جواد قاسمی
📕کتاب “ما و علوم انسانی ۳” مجموعه نشست های سومین دوره مقدماتی طرح ملی گفتمان نخبگان علوم انسانی