📜 روشنگری و به قدرت رسیدن «من»
چه راحت است صغیر بودن! دیگرانی که از سر خیرخواهی، سرپرستی انسانهای صغیر را برعهده گرفتهاند زود درمییابند که بخش اعظم نوع بشر برداشتن گام به سوی بلوغ ذهنی را نه تنها دشوار بلکه بسیار خطرناک میدانند. دیگران پس از آن که مطمئن شدند که این زبان بستههای مطیع و سر به راه بدون یوغی که بر گردن دارند گامی برنخواهند داشت، آنان را برحذر میدارند که مبادا این یوغ را از گردن خود بیفکنند و آزادانه گام بردارند؛ چون در آن صورت، خطر آنان را تهدید خواهد کرد. اما این خطر واقعا چندان بزرگ نیست؛ زیرا پس از آن که چند بار به زمین خوردند قطعا سرانجام راه رفتن را فرا میگیرند، اما یک بار زمین خوردن، انسانها را چنان ترسو و وحشتزده میکند که دیگر نمیکوشند تا بر پای خود بایستند و بیکمک دیگران گام بردارند.از این رو برای فرد دشوار است که از صغیر بودن که فطرت او شده است خود را بیرون آورد. او از صغیر بودن خویش خرسند است و در وضع کنونیاش از به کار بردن فهم خود واقعا ناتوان است؛ زیرا تاکنون هیچ کس اجازهی چنین کاری را به او نداده است. قوانین و اعتقادات جزمی که ابزار های مکانیکی برای استفاده عقلانی از مواهب طبیعی بشرند، بندهایی هستند که صغیربودن فرد را دائمی میکنند. حتی اگر کسی بتواند این بندها را بگسلد در آن صورت هنوز هم در پریدن از روی گودالی بسیار باریک مردد خواهد بود، زیرا او به این نوع آزادی خو نگرفته است، در نتیجه فقط معدودی از انسانها موفق شده اند که ذهن خود را بپرورند و از صغارت بیرون آیند و راهی مطمئن در پیش گیرند. اگر اکنون بپرسند که: «آیا ما در حال حاضر درعصری روشناندیش زندگی میکنیم؟ پاسخ این است: «نه؛ اما در عصر روشنگری به سر میبریم.» زیرا در اوضاع کنونی بسیاری چیزها که وجودشان لازم اند که انسان ها، به منزلهی یک کل، بتوانند بدون راهنمایی بیرونی و با اعتماد به نفس، فهم خود را در موضوعهای دینی به کار برند، وجود ندارند. اما نشانههای روشنی در دست اند که نشان میدهند راه برای انسانها گشوده شده است که آزادانه در این جهت به پیش روند. این عصر، عصر روشنگری است.
امانوئل کانت
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد:
📗کتاب “فلسفه روشنگری ” نوشته ارنست کاسیرر ترجمه یدالله موقن
📘 کتاب “سنت روشنفکری در غرب از لئوناردو تا هگل” نوشته ج. برونوفسکی و ب. مازلیش ترجمه لیلا سازگار
📒یادداشت: “در پاسخ به پرسش: روشنگری چیست؟” اثر امانوئل کانت ترجمه یدالله موقن