منفعت شخصی و امر اجتماعی

علیرضا رعنایی

📜تقسیم کار

“…این تقسیم کار که منشأ امتیازات بسیار است در اصل حاصل خرد هیچ انسانی که با پیش بینی و به منظور چنین غنای همه جانبه ای که از تقسیم کار حاصل آمده، نبوده است. تقسیم کار در واقع پیامد تدریجی و بسیار کند گرایشی معین در سرشت انسان است که به هیچ روی چنین سودمندیِ گسترده ای را در نظر ندارد: گرایش به معامله، داد و ستد پایاپای، و مبادله یک چیز با چیزی دیگر.

خواه این گرایش یکی از آن اصول اصیل در سرشت انسان باشد که نمی توان توضیح بیشتری درباره آن ارائه کرد؛ خواه، آن گونه که محتمل تر می نماید، پیامد ضروری استعدادهای خرد و گفتار باشد، به هر روی این مسئله به موضوع مورد بررسی در اینجا مربوط نمی شود. این گرایش در همه انسانها مشترک است، و در هیچ نژاد جانوری دیگری یافت نمی شود، این انواع به نظر نمی رسد که هیچ نوع قرارداد دیگری را بشناسند. گاه به نظر می رسد که دو سگ شکاری که خرگوشی را دنبال می کنند به نوعی هماهنگ با یکدیگر عمل می کنند. هریک خرگوش را به سوی همراهش می راند، یا هنگامی که همراهش خرگوش را به سوی او می راند می کوشد تا راه بر او بگیرد. به هرروی، این همه نتیجه هیچ قرار دادی نیست، بلکه هم زمانی تصادفی شورهای آنها در شیء واحدی در زمانی مشخص است. بچه گربه خودش را برای خانم جوانی که مراقب اوست لوس می کند تا به او غذا بدهد. انسان هم گاه از همین هنرها برای جلب توجه برادران نوعی اش استفاده می کند، و هنگامی که هیچ چاره دیگری برای درگیر کردن آنان در اقداماتی که مورد علاقه اوست ندارد، تلاش میکند تا با هر نوع توجه متواضعانه و چاپلوسانه خیرخواهی آنان را جلب کند. با این حال، در هر موردی مجال انجام این کار را ندارد. جامعه متمدن پیوسته نیازمند همکاری و یاری گروه کثیری است، در حالی که سراسر زندگی اش برای یافتن دوستی چند نفر هم به سختی کفایت میکند. تقریبا در هر نژاد دیگری از جانوران، هر فردی وقتی به بلوغ می رسد کاملا مستقل است، و در وضع طبیعی اش فرصت مساعدت با هیچ موجود دیگری ندارد. اما انسان تقریبا همیشه فرصتی برای یاری به برادران نوعی اش دارد، و انتظار این یاری صرفا از سر خیرخواهی آنان بیهوده است.”

آدام اسمیت

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.