📜 علم دینی و مسئله تاریخمندی
تکیه بر سرشت تاریخی و فرهنگی علوم جدید غربی و به چالش گرفته شدن ادعای جهان شمولی و فرا تاریخی بودن آنها، مبتنی بر «تفکر تاریخی» یا «تاریخی اندیشی» است که خود حاصل بصیرت انسانشناسانه و معرفتشناسانهای است که در دل سنت متافیزیک غربی و بر اساس دیدگاههای خود متفکران و فیلسوفان بزرگ غربی و چهره های شاخصی چون هگل، نیچه، دیلتای و هایدگر شکل گرفته است. لذا، اگر صرف تکیه بر سرشت تاریخی و فرهنگی علوم جدید و غربی بودن آنها، به این معنا که این علوم در دوره تاریخی و قلمرو جغرافیایی و فرهنگی خاصی قوام یافته اند، از ارزش و اعتبار آنها میکاهد، پس بنابراین، خود این استدلال نیز که علوم جدید علومی تاریخی و فرهنگی و نه حقایقی جهانشمول و فراتاریخی هستند، بر اساس همان استدلال، یعنی تاریخی و فرهنگی بودن به تعبیر ساده تر، به دلیل همان غربی بودن ارزش و اعتبار خود را از دست می دهند. به تعبیر دیگر، باید گفته شود که تفکر تاریخی غربیان آبشخور ظهور ایده امکان تأسیس علوم غیر غربی، دینی یا اسلامی قرار گرفته است! پیروان ایده علوم دینی یا اسلامی، به دلیل سیطره تفکر جدلی کلامی بر دیدگاههایشان، متوجه نیستند که روش، شمشیری دولبه است که با هر ضربهای که به رقیب وارد میسازند ضربهای نیز بر خودشان وارد میشود. آنان توجه ندارند که با همان روشی که به نقد علوم جدید غربی میپردازند، مدعیات خود آنان نیز مورد نقد قرار خواهد گرفت. به تعبیر ساده تر، اگر علوم جدید غربی، بر اساس مبانی تفکر تاریخی، یعنی تلقی هر گونه معرفت بشری به منزله امری محصول شرایط تاریخی و فرهنگی، علومی تاریخی و فرهنگی و نه حقایقی جهانشمول و فراتاریخی اند، نتیجه طبیعی آن نیز آن خواهد بود که اساسا علوم به اصطلاح دینی یا اسلامی نیز اموری تاریخی و فرهنگی و نه حقایقی مطلق، جهان شمول، ازلی و ابدی باشند، و این درست برخلاف ادعای خود حامیان ایده علوم دینی یا اسلامی مبنی بر مطلق، جهانی ازلی و ابدی بودن یعنی فرا تاریخی بودن خود حقایق دین اسلام است.
بیژن عبدالکریمی
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی میگردد:
📘کتاب ” تئولوژی،عقلانیت وعلوم انسانی جدید ” نوشته بیژن عبدالکریمی
📗 کتاب “پرسش از امکان امر دینی در جهان معاصر” نوشته بیژن عبدالکریمی
📕کتاب ” تئولوژی و تاریخ ” نوشته بیژن عبدالکریمی