📜خصلت شاعرانگی ایرانیان
“…پیوند و ارتباط درونی ایرانیان با شاعران بزرگشان از چه سنخ است که چنین به اعماق سرشتشان رسوخ کرده و سایه ای سنگین بر کل جهان بینی آنان افکنده است؟ ایرانیان مقهور و مسحور نبوغ گرانمایه شاعرانشان، دمی از حضور فعال آنان غافل نمی مانند، حضوری که نشانهایش را در گوشه گوشه زندگی هر ایرانی و در زوایای مختلف روحی او می توان یافت….از همان زمان کودکی حیرت می کردم از اینکه اطرافیانم آنقدر شعر از بَر دارند و هریک همچون گنجینه ای از اشعارند. بعدها طی زندگی در کشورهای دیگر به این نکته پی بردم که به ندرت می توان فردی فرانسوی یا انگلیسی را یافت که اشعار راسین و ویکتور هوگو و بودلر یا شکسپیر و میلتون و بایرون را از بَر بخواند…به یاد دارم در سال ۱۳۴۲، همسر نیکوس کازانتزاکیس، نویسنده معروف یونانی، در ایران میهمان من بود، و در سفری که به شیراز داشتیم پس از بازدید از مقبرۀ سعدی و حافظ، با تأثر و شیفتگی بسیار سخنی گفت که هرگز فراموشش نکردم: «من در هیچ کجای دنیا ندیده ام که مزار و مقبره یک شاعر بزرگ، زیارتگاه مردم باشد. شاید شما تنها ملتی باشید که با شاعرانتان چنین ارتباط معنوی عمیقی دارید و چنان ارجی برایشان قائلید که حضوری مدام در زندگی شما دارند.» این ویژگی، که آن را «شاعرانگی» خوانده ام، به جهان بینی ایرانیان هویتی خلل ناپذیر می بخشد، ضمن آنکه اعتماد به نفسشان را هم تقویت می کند….این خصلت ایرانیان بدان ماند که فی المثل یک ایتالیایی دائمأ به کمدی الهی دانته رجوع کند و دمی از حکمت نهفته در آن غافل نماند، یا یک انگلیسی در هر موقعیتی به سراغ شکسپیر برود و قطعاتی از اشعار یا گفته ها و کلمات قصار وی را ورد زبانش سازد و به مانند الگویی تقلید ناپذیر به کارش گیرد. ناگفته پیداست که رفتاری از این دست، در هیچ تمدن دیگری از دنیا نظیر ندارد. پس می توان اذعان داشت که خصلت شاعرانگی ایرانی و همدمی سحرانگیز او با شاعران بلند مرتبه اش پدیده ای است کاملا استثنایی و یگانه، که به راستی شکوهمند است و تحسین برانگیز…”
داریوش شایگان
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد:
📘کتاب “پنج اقلیم حضور” نوشته داریوش شایگان
📗کتاب “اسلام ایرانی-۴جلدی” نوشته هانری کربن ترجمه انشاء الله رحمتی
📕کتاب “معرفت و معنویت” نوشته سید حسین نصر ترجمه انشاء الله رحمتی