معانی مختلف عقل در جهان اسلام – قسمت پنجم – عقل بالفعل و عقل مستفاد
حجت الاسلام حمید پارسانیا
📜 عقل بالفعل و عقل مستفاد
“دانستی که نفس انسانی از صورتی به صورت دیگر و از کمالی به کمالی دیگر ترقی می کند، لذا در آغاز نشأه و پاگرفتنش، از جسمیّت مطلق به صور اسطقسی، و از آن به معدنیّت و نباتیّت، و از آن به حیوانیّت ترقی می کند تا آنکه تمام قوای حیوانیت را فراچنگ می آورد تا منتهی به آن ذاتی می شود که آن ذات، نخستین چیزی است که به ماده جسمی انتساب ندارد، و چون ترقی از آن برایش پیدا آمد، به نخستین رتبه موجوداتی که به کلی از ماده مفارق و جدایند ترقی می کند، و آن عقل مستفاد است و شباهت نزدیکی به عقل فعال دارد، و فرق بین آن و بین عقل فعال در این است که عقل مستفاد، صورت مفارقی است که با ماده جفت و هم آغوش بوده و سپس پس از تحولات و دگرگونیهایش در اطوار و حالات مختلف، از آن (ماده) تجرد پیدا کرده است، درحالی که عقل فعال، صورتی است که اصلا در ماده نبوده است و چنین امری امکان پذیر نیست مگر آنکه مفارق باشد. و شگفت آنکه وی از نوع آن چیزی است که عقل بالفعل است ، چون متحد با آن است، جز آنکه وی ذاتی را که عقل بالقوه است عقل بالفعل قرار داده و معقولاتی که معقولات بالقوه بودند – یعنی متخیلات – را معقولات بالفعل قرار داده است، برای اینکه هیچ چیزی به نفس خود امکان ندارد که از قوه بفعل خارج شود، وگرنه باید یک چیز هم جاعل و هم مجعول برای نفس خود و هم قوه و هم فعل باشد و این محال است، برای اینکه معدوم ، موجود نمی گردد مگر به واسطه موجود بالفعلی، و جسم گرم نمی شود مگر به واسطه گرم کننده ای غیر خود، و نیز تابناک نمی گردد مگر به واسطه چیزی که ذاتا درخشان است، پس نسبت عقل فعال به عقلی که بالقوه است مانند نسبت خورشید است به چشمی که در تاریکی بینای بالقوه است..”
صدرالدین محمد شیرازی ( ملاصدرا )
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد:
📘کتاب “حکمت متعالیه در اسفار اربعه-جلد۳” نوشته صدرالدین محمد شیرازی
📕کتاب “اتحاد عاقل و معقول” نوشته علامه حسن حسن زاده آملی
📗 کتاب “رحیق مختوم- شرح حکمت متعالیه” آیت الله عبدالله جوادی آملی