ویدئو

📜دین در عرصه اجتماع "....حكومت دينى، نظريه ‏اى سياسى است كه به لزوم پذيرش مرجعيّت دين در عرصه ‏هاى مختلف سياست و حكومت باور دارد. دولت دينى، دولتى است كه دغدغه انطباق با دين دارد و مى ‏كوشد به پيام دين لبيّک گويد و در عرصه‏ هاى مختلف…

بخشی از پیام حضرت آیت الله جوادی آملی به پنجمین دوره طرح ملی گفتمان نخبگان علوم انسانی

📜اهمیت شناخت غرب "...غرب یک منطقه جغرافیایی نیست غرب جایی نیست که در آن سیاست و ایدئولوژی خاصی حاکم باشد، غرب اروپا و آمریکا نیست؛ آن را مجموعه علم و عقل و تکنیک و سیاست و ادبیات جدید و متجدد نیز نمی توان دانست بلکه غرب شرط پدید آمدن علم…

📜جایگاه علم در فرهنگ اسلام " به دلیل قدرتى که عقل در شناخت و آگاهى نسبت به قضایا و گزاره ‏هاى دینى دارد و در نتیجه به دلیل تأثیرى که علم در تقویم و پالایش ایمان صحیح و سالم دارد، بین علم و ایمان صحیح، تلازم وجودى برقرار است؛ ولى ملازمه…

📜روشنگری "روشنگری خروج انسان از صغارتی است که خود بر خویش تحمیل کرده است. صغارت، ناتوانی در به کار بردن فهم خود بدون راهنمایی دیگری است. این صغارت خود - تحمیلی است اگر علت آن نه در سفیه بودن بلکه در فقدان عزم و شهامت در به کارگیری فهم…

🔵"...آگاهی دینی در مرتبه ای قرار دارد و آگاهی های بشری یک‌مرتبه دیگری دارند؛ 🔵 یعنی اگر ما معتقد باشیم که جهان ذومراتب است، مراتب وجود شناختی مختلفی وجود دارد. اساساً دین یعنی اینکه شما قائل به وجود مراتب در این جهان باشید. اگر ما مراتب…

📜رویکرد غرب گزینی در مواجهه با غرب "...دسته ديگر روشن فکران، روشن فکران مسلمان هستند كه البته از آنها به روشن فکران اسلامی تعبير نمی كنم؛ چرا كه تفکر اسلامی آنها در مسيری که برای تکامل اجتماعی تعريف می کنند، حضور فعال ندارد. آنها فقط…

📜اقتصاد اسلامی "...درک اقتصاد اسلامی و ویژگیهای پیشرفت اقتصادی اسلامی جز از طریق بررسی تفاوتهای مبنایی که ریشه در ایدئولوژی، جهان بینی و نگرشهای فرهنگی دارد امکان پذیر نیست. تفاوت اصلی دیدگاه های الهی از دیدگاه صادی در ایمان به غیب است.…

"....اگرچه طبع خودخواه و حسود آدمی که در سرزنش، تیز چنگ و در ستایش گند است، کشف و معرفی هرگونه اصول و نظام های نوین را تقریبا به اندازه کشف دریاها و قاره های ناشناخته، خطرناک می سازد، لیكن اینجانب به انگیزه انجام آنچه ممکن است به…

گئورگ ویلهلم فریدریش هگل : "...عقل، گوهر است یعنی چیزی است که همه واقعیات به وسیله آن و در ذات آن، وجود و قوام می یابند؛ عقل، قوه بی پایان است، یعنی چندان نیرو دارد که بتواند چیزی بالاتر از آرمان و بایستگی محض که گویی در جایگاهی ناشناخته…